خودمونی

اوّل کوتاه نوشته بود بعد دیدم اصلاً کوتاه نوشتن کم پیش میاد
اینجا باشه یه وبلگ خودمونی واسه کنار هم بودن من و چند دوست مجازی

بایگانی

کودک‌ درون

سه شنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۱۷ ب.ظ
دوستی‌های دوران دبیرستان و یا حتی کارشناسی از یه نظر خیلی منحصر به فرد هستند و اون وجود کودک درون قدرتمندی هستش که تو غالب یک جمع دوستانه وجود داره. هرچی بزرگ‎تر می‎شیم هرچند که اون کودک درون وجود داره یا حتّی تو بعضیا همچنان شادابی خودش رو حفظ کرده ولی بازم تو یه جمع سخته که هنرنمایی لازم رو انجام بده در واقع کودک‎ درون به یه همبازی نیاز داره که دیگه تو هر جمعی به آسونی گذشته گیرش نمیاد.
دیشب اتّفاقی یه آهنگ از چاوشی رو پلی کردم که من رو برد به خاطرات ترم 3 کارشناسی زمانی که هم‌اتاقیم دختری رو خیلی دوست داشت ولی اون دختر رو با یه پسر تو راهرو کلاس‎ها دیده بود و خب بهم ریخته بود از طرفی هم خانواده بهش گفته بودند که الان برای سنش زوده. (معمولاً آدم‌ها برای بار اوّل که یکی رو می‌پسندند اینطوری می‌شند و بعدش کم‌کم یاد می‌گیرند پوست بندازند و با تراژدی‌ها کنار بیان)
توی اتاق که بود نه صحبتی می‌کرد نه غذایی می‌خورد.
آهنگ‌های چاوشی رو خیلی دوست داشت واسه همین من این شعر رو براش با این تغییرات خوندم.
تو هوای گرم اهواز  تو  راهرو کلاسا دیدمت با ناشناسی نفسم در نمیاد
قلب مو ضعیفه دختر داره بوم بوم می زنه اون غریبه کیه باته چی میگه بهت چی میخواد
لپ‌تاپ ایسوس اصلم هر چی دارم مال تو نفسم تویی تو دختر همه دردات مال مو
میخرم سال دیگه واست 206 سیاه تا ابد به پات میشینم بات می مونم والا
اگه نمرهامو بدن واست عروسی می گیرم روزی صد هزار دفعه برای چشمات می میرم
میرم و دخیل می بندم جمعه شب علی مهزیار (آخر هفته‌ها می‌رفت علی ابن مهزیار)
بیا و رحمی بکن به این دلی که تنهاس
خیلی با تغییرات نبود و وزن درستی هم نداشت ولی اینقدر بود که به حرفش بیاره و بگه:
دست و دست نکن ننه دختره داره می‌پره، امیرو تو کاری بکن عشق مو داره می‌ره.
  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۶/۰۷/۲۵
  • ۲۴۲ نمایش
  • Vincent Valantine

نظرات (۵)

  • حس خوب گرفته
  • خیلی خوب بود بویژه میان ترما شروع شده و بین درگیری و تمرین حس خوبی داد
    پاسخ:
    ان شاء الله میان‎ترم‌ها هم خوب بدین :)
    دنیا عادلانه نیست ولی ترجیح می‌دم این جور موضوعات ُ از مقوله‌ی عدالت جدا کنم و از موضع «جوکر» در موردش حرف نزنم. ⁦⁦^_^⁩
    فلسفه‌ی این روزهای زندگی‌م من ُ از اعتقادات انتقامی Rolling In The Deep جدا می‌کنه. بیشتر ترجیح می‌دم با آلبوم ۲۵ ادل به‌ش نگاه کنم. ترک‌های Love In The Dark به بعد. 
    خود ِ ادل هم پخته‌تر شده. ~
    پاسخ:
    من به خاطر کلمه‌های flame و burn بیشتر یادش افتادم ...
    قبول دارم ادل پخته‌تر شده جز آلبوم‌های انگشت‌شماری هست که flac نگه‌داریشون می‌کنم.
    Where there is desire , there is gonna be a flame
     Where there is a flame someone's bound to get burned 
    پاسخ:
    اوّلش اومدم این متن رو در پاسخ بنویسم.
    ''Fire tries gold, misfortune tries brave men''
    Seneca the younger

    بعدش ترجیح دادم که به فارسی و کامل بنوسیم نظرمو.
    این دنیا جای عادلانه‌ نیستش و اگه صحبت اون دنیا نبودش تحملش ناممکن می‎شد. 
    دل‎ها شکسته می‎شند ولی مجبورند که یاد بگیرند مستحکم بشند شاید حتّی بی‌رحم هم بشند و ملاحظه‌ی دل‌های معصوم دیگه هم نکنند. امّا به هر حال آزموده می‎شیم برخی خورد می‎شند و برخی یاد می‎گیرند مستحکم بشند.
    نوشته شما من رو یاد آهنگ rolling in the deep ادل انداخت شاید چون اطّلاع داشتم که شما این خواننده رو دوست داری.
    :))) خلاقیت
    پاسخ:
    :دی
    خوبیش این بود که اونم همراهی کرد.

    مطالب وبلاگت خیلی جالبن. مخصوصا زبان این شعر آخر که نوشتی  :)
    پاسخ:
    مسی از حسن نظرت :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">