خودمونی

اوّل کوتاه نوشته بود بعد دیدم اصلاً کوتاه نوشتن کم پیش میاد
اینجا باشه یه وبلگ خودمونی واسه کنار هم بودن من و چند دوست مجازی

بایگانی

نیروانا

سه شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۶، ۰۶:۴۸ ب.ظ
تیرماه بود با بچّه‌های ترم بالایی در مورد این همایش سمینا برتر صحبت می‎کردم و ابراز علاقه که دوست دارم انتخاب بشم و ...
در واقع از هر گرایش یک نفر انتخاب می‎شد و من هم شانس بالایی نداشتم ولی از صمیم قلب دوست داشتم که انتخاب بشم امّا پاسخ اون‌ها اصلاً امیدوار کننده نبودش یه جورایی تخریب‌وار گفتند که قید این قضیه رو بزن. برای من که اعتماد بنفس گذشته رو نداشتم این حرف‎ها سنگین بود و کلی دلسردم کرد ولی امیدم رو از دست ندادم.
می‎دونی گاهی میشه وقتی با یه گرم می‌گیری و خاکی می‎شی دست کم می‌گیرنت بعد از اینکه خبرش بین آشنایان پخش شد که من انتخاب شدم واکنش‌های شبیه به همی که بیان‌کننده تعجبشون بود و حتی بعضیا می‎گفتن بهت نمی‌خورد جالبیش اینجاست که تو کارشناسی بچّه‌ها می‌گفتند قیافت خیلی درسخون میزنه و ... به هر حال خبرش بین خودشون خیلی سریع پیچید و البته که نیومدند ارائه من رو ببینند و اینکه منم به روی اون‎ها نیاوردم که یادتونه تابستون چه حرف‌هایی می‌زدید؟
از این اتفاق یاد گرفتم که دیگه اجازه ندم حرف‌های دیگران دلسردم کنه و واسه اون چیزی که می‎خوام همه توانم رو نذارم.
وقتی که مشخص شد من برای گرایشمون انتخاب شدم اولش خوشحال شدم ولی بعدش گفتن استاد X قراره ناظر جلسه‌ات باشه خیلی ترسیدم چون می‎دونستم که اصلاً این آدم منطق نداره و به ارئه هیچ توجهی نمی‎کنه و فقط تهش تخریب می‎کنه.
راستش خیلی ترسیده بودم خیلی زیاد حتّی وقتی جلسه شروع شد اوّلش خیلی استرس داشتم و داشت کار خراب می‎شد امّا بعدش با خودم گفتم چرا اینقدر سخت می‎گیری؟ نفس عمیق کشیدم و روند ارائه رو از حالتی که بخوام یه چیز رو معرفی کنم به حالتی که بخوام یه چیز رو با اشتیاق یاد بدم تغییر دادم و اوضاع خیلی بهتر شد.
خیلی از ترس‎ها و استرس‌هایی که دارم بی‎مورد هست و الکی الکی خودم رو عصبی می‌کنم و باعث خراب شدن همه چیز می‎شم.
این دومین باری هست که با یکم به خودم اومدن از پس استرس بر اومدم و ورق کاملاً برگشته.
حس می‎کنم که این اتفاق من رو از لحاظ روحی دوپینگ کرده و اشتیاق برای کار کردن خیلی بیشتر شده در واقع اینطور نیست که وقتی به یکی از هدف‎هات برسی خب بگی دیگه بسه بلکه جاه‌طلبی تازه موج می‎زنه و تا وقتی امید داشته باشی این جاه‌طلبی زنده هستش و از ته‎نشین شدن جلوگیری می‎کنه. این جاه‌طلبی و عطش خواستن بیشتر معنیش این نیست که آرامش ندارم اتّفاقاً هر موفقیّت باعث می‎شه حس مثبت بیشتری داشت باشم و با آرامش بیشتری تلاش کنم.؛ من اون ذره ته‎نشین شده ته ظرف نیستم که بگیم به نیروانا رسیده؛ نیروانای من موقعی هست که مثل الکترون درون اتم؛ ذره‌ی درون ظرف در حال حرکت باشم.

  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • ۹۶/۰۹/۲۱
  • ۲۵۴ نمایش
  • Vincent Valantine

نظرات (۲)

چقدر انگیزه‌دهنده و پر انرژی بود این پست!
مبارکه :دی
پاسخ:
خوشحالم خوشتون اومده :)
سپاس :)
ان شاء الله خبر اپلای شما
تجربه ی پرباری بود، ممنون بابت پست :)
پاسخ:
خواهش می‌کنم:)
ممنون از حسن نظرت :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">