خودمونی

اوّل کوتاه نوشته بود بعد دیدم اصلاً کوتاه نوشتن کم پیش میاد
اینجا باشه یه وبلگ خودمونی واسه کنار هم بودن من و چند دوست مجازی

بایگانی

لمس آسمان

چهارشنبه, ۲ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۰۴ ب.ظ

حس لمس کردن آسمان زیبا نیست؟ وسوسه تجربه‌اش که من را قلقلک میده. ولی خب وقتی با خودم رو راست می‌شم می‌بینم به اندازه‌ی اینکه رویاهامو به آغوش بگیرم دستام رو باز نمی‌کنم. نمیدونم مشکل دقیقاً از کجاست شاید چندین مسئله دست به دست هم می‌دند. مثلاً به اندازه‌ای که باید تحقق رویاهامو باور ندارم و ترجیح دادم که به عنوان یه شی دکوری روی طاقچه خیال خودم برای جلوه دادن به نمای ذهنم ازشون استفاده کنم. شاید چون فکر می‌کنم که در زمان برای من صبر می‌کنه یا اینکه میشه یه شبه ره صد ساله رو رفتش.

اینکه زمان‌ها به کاری نکردن می‌گذره عذاب آوره. زندگی روی دور تندش حرکت می‌کنه و تا به خودت میای می‌بینی روز تمام شده فط آخر شب‌ها عصبی می‌شی که چطور امروز هم نتونستم اونطور که می‌خوام برنامه‌هامو پیاده‌سازی کنم. خودم بخشی از مشکلات رو می‌دونم ولی اونطور که خودم از خودم راضی باشم نمی‌تونم حلشون کنم.

مثلاً می‌دونم که تمرکز کافی روی مسئله‌ای که دارم حل می‌کنم ندارم ذهنی که مشوش شده و عمیق به مسائل نمی‌پردازه هرچند که طی این سال‌ها سعی کردم که خودم رو عادت ندم به اسکرول کردن مطالب و اگه یه مطلب طولانی رو می‌بینم دقیق بخونمش که کم‌عمق نشم ولی همچنان یک جای کار میلنگه.

خب اگه درست پیدا کرده باشمش نبود یک تایم برای آرامش برای تفریح برای نو کردن روحیه هستش. در واقع من از درس خوندنم از کدنویسی کردن خودم بسیار لذت می‌برم اما این دلیل بر این نمیشه که خودم رو از دیگر کارهایی که دوست دارم منع کنم درسته که زمانم خیلی محدود شده ولی فکر می‌کنم حذف کردن بقیه بعدهای زندگیم حداقل به شخصیت من هم‌خوانی نداره. وقتی که مرور می‌کنم اینقدریک نواخت با وظیفه‌ای دوست داشتنی دانشگاهیم می‌پردازم که یه جایی مغزم ارور میده و همه چی به بطالت می‌گذره.

هرچند ذهن من لجوجه ولی باید بپذیره که یه زمان باید برای استراحت کردن و ادامه دادن مسیر نیاز داره اون هم یه استراحت حداقل نیم روزه ولی نه به خواب سپردن یا نت گردی یه استراحت از جنس با آرامش قدم زدن، تئاتر یا سینما رفتن و ... چون اگه این کار رو نکنیم با موجودی رو به رو می‌شیم که نه تفریح می‌کنه نه کار می‌کنه و فقط زمان می‌گذره.

اگه کوتاه بخوام جمع بندی کنم: اول از هرچیز باید خودباوری و ایمان به رسیدن به هدف یا نزدیک شدن بهش وجود داشته باشه ذهنیت برنده وجود داشته باشه جوری که با رخ دادن ناملایمتی‌ها پا پس نکشیم. این دید برنده باید تلاش زیادی رو به ارمغان بیاره که این تلاش با زیاد شدنش زندگی رو یک بعدی و سنگین می‌کنه جوری که رو به جلو حرکت نمی‌کنه ولی میشه با تفریح‌ها مناسب و مشخص چرخ دنده‌های ماشین زندگی رو روغن‌کاری کرد.

برای لمس آسمان باید باور داشت که میشه لمسش کرد و درست براش تلاش کرد.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۷/۰۸/۰۲
  • ۲۲۳ نمایش
  • Vincent Valantine

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">