خودمونی

اوّل کوتاه نوشته بود بعد دیدم اصلاً کوتاه نوشتن کم پیش میاد
اینجا باشه یه وبلگ خودمونی واسه کنار هم بودن من و چند دوست مجازی

بایگانی

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

سوءتفاهم

۱۲
اسفند

سلام

راستش یه سوء تفاهم پیش اومد که خودمم توش مونده بودم چه جور توضیحش بدم کسی ناراحت نشه 

قضیه برمی‌گرده به پست قبلی

راستش با اینکه خیلی سعی می‌کنم در مقابل مسائل دور و برم منطقی برخورد کنم امّا متاسفانه سال 94 سال از لحاظ تحصیلی برای من خیلی گرون تمام شد به قولی

I never imagine that in my wildest dream

حال و هوای امروزه من اینطور هست که هنگام درس خوندن بی‌اختیار اشک می‌ریزم و به زور جلو خودم می‌گیرم که گریه نکنم به خودم می‌گم قوی‌ باش با هر سختی آسانی همراه هست و با هر آسانی سختی.

اینکه گفتم

واسه نوشت چشم‌هایی نیاز هست که مانیتور رو ببینه

به خاطر همین گریه‌ها بود (چون وقتی شما گریه می‌کنید نمی‌تونید جلوتون رو درست ببینید :D    ) و علّت این که مستقیم صحبت نکردم این بود که دوست نداشتم در مورد گریه‌هام زیاد صحبت کنم. با خودم گفتم احتمالاً این برداشت کنند که من پشت لپ‌تاپ نمیام دیگه اصلاً فکرش نمی‌کردم کسی فکر کنه من چیزیم شده :-"

اوّلش در اوج ناراحتی‌هام کلّی خندیدم ، بعدش کلّی شرمنده شدم

مرسی دوستان عزیز که برای من اهمیّت قائل شدید :)

  • Vincent Valantine

سکوت اجباری

۰۷
اسفند

چند روز دیگه اسکار هست و دوست دارم درمورد آهنگسازهاش بنویسم 

چند روز بعدش مهسا خانوم می‌ره مشهد ودوست دارم نوشته‌اش رو بخونم و نظر بدم

و خیلی چیزهای دیگه که هست و خواهد آمد و دوست دارم بنویسم 

امّا گاهی وقت‌ها دنیا خیلی بی‌‌رحمه

واسه نوشت چشم‌هایی نیاز هست که مانیتور رو ببینه

من چیزی نمی‌نویسم تا زمانی که به یاری خدا حالم بهتر شه ناراحتی که به وضوح تو چهره دوستان دانشگاهی دیدم پاک کنم .

پس نمی‌نویسم (فقط هفته درسی آپدیت میشه) البته اگه بتونم مطالبتون رو می‌خونم (بینتون هستم امّا صحبت نمی‌کنم یکم هم وینسنت رو همونطور که تو دنیای واقعی هست تجربه کنید. )

یه آهنگ براتون گذاشتم البته بگم به هیچ عنوان قرار نیست این وبلاگ بشه محل آپلود کردن آهنگ‌های انتخابی من ، هیچ اعتقادی به اشتراک گذاشتن آهنگ‌هام نداشتم ، ندارم ، نخواهم داشت. (بجز زمان‌های خاص خودم)

دانلود

راستی یادتون نره برام دعا کنید.

تشکّر

(نظرات این پست بدون تایید نمایش داده میشه)

  • Vincent Valantine

5 اسفند

۰۵
اسفند

ترم دو ترم‌بالایی‌ها مهندس صدامون می‌کردند که بهمون حال بدند استادا روز مهندس رو بهمون تبریک می‌گفتند خودمون به هم اس‌ام‌اس می‌دادیم مهندس روزت مبارک جملات قصاری همچون we are CPU of industry  به هم تحویل می‌دادیم. کل فامیل زنگ زدند تبریک مهندس ، روزت مبارک.

ترم 8 به جز مادرم فقط مدرسان شریف روز مهندس رو بهم تبریک گفت :))

دانشجوهای ترم بالای هیچ حس خاصّی نسبت به این روز نداشتند ، اینگونه هست که باور‌ها طی زمان نابود می‎شوند. ای کاش امروز به ترم پایینی‌ها روز مهندس تبریک می‌گفتم حداقل خوشحال می‌شدند.

می‌دونی چیه؟ شاید بهتر باشه همون تفکّر ترم پایینی‌ها رو داشته باشم چون اونطوری حداقل خودم ، خودم رو باور دارم.

مهندس روزت مبارک.

جمله قصار هم بگم؟

اگه ما نباشیم کاربرد نظریه‌ها فقط تو همون کتاب‌ها باقی می‌مونه تا همراه کتابش بپوسه.

  • Vincent Valantine