خودمونی

اوّل کوتاه نوشته بود بعد دیدم اصلاً کوتاه نوشتن کم پیش میاد
اینجا باشه یه وبلگ خودمونی واسه کنار هم بودن من و چند دوست مجازی

بایگانی

۱ مطلب در فروردين ۱۴۰۰ ثبت شده است

آخرین سلحشور

۳۱
فروردين

ماجراجویی ساز کارتون‌های کودکی ما بود، موجوداتی که ‌نواختند و ترش‌رویی‌های زندگی را مزه ‌کردند تا از تلخی این جهان گذر کنند! یک روز بیشتر به تلاش خود ادامه دادند تا به کامیابی برسند. از چرایی رخدادهای شخصی به چگونگی پیشبرد اهدافشون اندیشیدند و عمل کردند. در بیداری رویا دیدند تا ما بیدار شویم؛ اکنون ما هستیم و شب دهشتناک دهر که ددمنشانه نور امید ما را می‌درد.  دست سکوت لب‌هایمان را بهم می‌دوزد و نفس‌های حریص زمان بر گردنمان حس می‌شود. سیاه است، سیاه، حتی واژگانم از من خموشی می‌خواهند! آن‌ها   Hakuna Matata را از سرزمین واژگان تبعید کرده‌اند، اشتیاق را کشته‌اند، شادی و لذت را نیز اسیر پوچی‌ها کرده‌اند. رویا آخرین سلحشور ما، از پرنده کودکی به زمین افتاده است؛ اما همچنان نیرومند است. نمی‌دانم چگونه به او بال می‌دهید اما اگر او پرواز نکند روح خاموش می‌شود. وقت در بیداری رویا دیدن ما است. باید بتوانیم همانند امیلی جذابیت‌های کوچک زندگی ساز جوانی خود را بسازیم. اجازه ندهیم که صدای نفیر ترس  بیشتر از این در دل ما را به لرزه در بیاورد. همانند یک سرباز در جنگ نباید به چشم تک‌تک سربازهای دشمن نگاه کرد، نباید راکد ایستاد و نباید جا زد. رویاهای خود را رها نکنید آن‌ها را در آغوش بکشید آن‌ها تنهاتر از شما هستند.

  • Vincent Valantine