سلام
میدونم یه فصل تکرار و لحظههای تکراری هست و احتمالاً خیلیها مثل من سال 94 خوبی رو نگذرونده باشند شاید هم خیلی بد گذرونده باشند و حتِّی بدتر از من.
واسه من که سال 94 سال سختی بود ، از همون ابتداش تا دیشب. پیدا کردن جملات برای توصیفش سخته. دیشب نه عید رو باور داشتم نه تغییر نه امید. هیچ کدوم از اون 200-300 گیگ آهنگ بهم آرامش و امید رو برنمیگردوند حتِّی یک تغییر حس کوتاه. نه تنها خودم رو آزار دادم بلکه اطرافیان و حتّی کسانی که نمیشناختمشون رو با زبون تند شدهی خودم کمی تا قسمتی رنجوندم.
امّا صبح به این فکر میکردم که نوروز یکی از بهترین سنّتهای ما هست که یادآوری میکنه ارزش خانواده و فامیل ، با هم بودن ، شاد بودن و تلاش برای بهتر شدن. از چندین روز قبلش خودمون رو آماده میکنیم واسه ازنو کردن ، برای شروع یه تلاش دیگه واسه ایجاد یه سال نو و بهتر.
نه اون ناراحتیها فراموش شدن و نا قراره یک شبه همه مشکلات من و دیگران حل بشه.ولی فکرمیکنم قشنگ باشه که همه با هم تلاش کنند واسه بهتر کردن زندگیشون و حل کردن مشکلات خود و دیگران.
به امید که سال نو پر از سلامتی و موفّقیّت برای برای هممون باشه.
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ
سال نو مبارک :)
عیدی