صحیفیه سجّادیّه(2)
بخشی از دعای دوم :
أَمِینِکَ عَلَى وَحْیِکَ، وَ نَجِیبِکَ مِنْ خَلْقِکَ، وَ صَفِیِّکَ مِنْ عِبَادِکَ، إِمَامِ الرَّحْمَةِ، وَ قَائِدِ الْخَیْرِ، وَ مِفْتَاحِ الْبَرَکَةِ. کَمَا نَصَبَ لِأَمْرِکَ نَفْسَهُ وَ عَرَّضَ فِیکَ لِلْمَکْرُوهِ بَدَنَهُ وَ کَاشَفَ فِی الدُّعَاءِ إِلَیْکَ حَامَّتَهُ وَ حَارَبَ فِی رِضَاکَ أُسْرَتَهُ وَ قَطَعَ فِی إِحْیَاءِ دِینِکَ رَحِمَهُ. وَ أَقْصَى الْأَدْنَیْنَ عَلَى جُحُودِهِمْ وَ قَرَّبَ الْأَقْصَیْنَ عَلَى اسْتِجَابَتِهِمْ لَکَ. وَ وَالَى فِیکَ الْأَبْعَدِینَ وَ عَادَى فِیکَ الْأَقْرَبِینَ و أَدْأَبَ نَفْسَهُ فِی تَبْلِیغِ رِسَالَتِکَ وَ أَتْعَبَهَا بِالدُّعَاءِ إِلَى مِلَّتِکَ. وَ شَغَلَهَا بِالنُّصْحِ لِأَهْلِ دَعْوَتِکَ وَ هَاجَرَ إِلَى بِلَادِ الْغُربَةِ، وَ مَحَلِّ النَّأْیِ عَنْ مَوْطِنِ رَحْلِهِ، وَ مَوْضِعِ رِجْلِهِ، وَ مَسْقَطِ رَأْسِهِ، وَ مَأْنَسِ نَفْسِهِ، إِرَادَةً مِنْهُ لِإِعْزَازِ دِینِکَ، وَ اسْتِنْصَاراً عَلَى أَهْلِ الْکُفْرِ بِکَ. حَتَّى اسْتَتَبَّ لَهُ مَا حَاوَلَ فِی أَعْدَائِکَ وَ اسْتَتَمَّ لَهُ مَا دَبَّرَ فِی أَوْلِیَائِکَ. فَنَهَدَ إِلَیْهِمْ مُسْتَفْتِحاً بِعَوْنِکَ، وَ مُتَقَوِّیاً عَلَى ضَعْفِهِ بِنَصْرِکَ فَغَزَاهُمْ فِی عُقْرِ دِیَارِهِمْ. وَ هَجَمَ عَلَیْهِمْ فِی بُحْبُوحَةِ قَرَارِهِمْ حَتَّى ظَهَرَ أَمْرُکَ، وَ عَلَتْ کَلِمَتُکَ، وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ.
که امین وحى توست، برگزیده از میان آفریدگان توست، دوست مخلص از میان همه بندگان توست، آن امام رحمت و پیشواى خیر و کلید برکات، درود بفرست، آنسان که او جان خویش در فرمان تو نهاد و جسم خویش به راه تو هدف تیر بلا گردانید و در دعوت به دین تو با خویشاوندان خود آشکارا خصومت ورزید و براى خشنودى تو با خاندان خویش به پیکار برخاست و تا دین تو را زنده دارد، پیوند از خویش و پیوند ببرید. نزدیکان انکار پیشه را از خود دور داشت و دوران دعوتپذیر را به خود نزدیک ساخت. در راه تو با بیگانگان دوستى ورزید و با نزدیکان دشمنى. و تا حق رسالت تو بگزارد، خویشتن را به رنج افکند. جان خویش در بوته تعب نهاد تا به کیش تو دعوت کند. خویشتن به کار داشت تا امت را اندرز دهد. به دیار غربت رخت کشید و موطن مألوف و زادبوم و سراى انس خود رها کرد، تا دین تو را نصرت دهد و بر آنان که بر تو کفر مىورزیدند غلبه جوید، تا به هر چه در حق دشمنان تو خواسته بود به تمام دست یافت و هر چه در باره دوستان تو اندیشیده بود، به کمال حاصل آمد. پس بدان هنگام که به یارى تو پیروزى مىطلبید و به نیروى نصرت تو بر ناتوانى خویش چیره مىگشت، آهنگ جنگ ایشان کرد. با آنان در دل خانههایشان غزا کرد و به ناگاه در میان منازلشان بر سرشان تاخت، تا دین تو آشکار گردید و کلمه تو برتر شد، اگر چه مشرکان را ناخوش افتاد.
- ۹۵/۰۹/۲۸
- ۲۴۷ نمایش