اخلاق نیکو
سه شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۶، ۱۲:۳۵ ق.ظ
زمانی که نوجوان بودم به اتّفاق خانواده بازدیدی از کلیسای جلفای اصفهان داشتیم؛ پیرمردی خوشرو که برای ما از طرحهای درون کلیسا صحبت میکرد؛ به عنوان مثال پرسیدیم چرا در نقاشیها فرشتهها فقط سر دارند که پاسخ داد فرشتهها لزوماً نباید شکل و شمایلی مانند انسانها داشته باشند که ما بدنی به اون صورت برایشان متصور بشیم.
کلیسا مملو بود از تصاویر شگفتانگیز و برخورد خوبشون باعث میشد که با لذّت بیشتری با فرهنگهای دیگه آشنا شد. این خاطره اونقدر خوب بود که من در تهران علاقهمند بودم کلیساها رو بازدید داشته باشم.
چند روز گذشته به کلیسای سرکیس رفتم؛ کلیسای کوچک و سادهای بود که چند بلندگوی کوچک در آن مشغول پخش صدایی جالب بودند که یه حس خاصی به آدم تو کلیسا میداد یه صدایی شبیه همخوانی یه سرودها مذهبی.
من از پیرمردی که در آنجا بود پرسیدم میتوانم با کفش قدم بردارم که گفت مشکلی ندارد؛ بدون اینکه به چیزی دست بزنم به بازدید پرداختم و خیلی مراقب بودم که به چیزی دست نزنم دوست نداشتم بیاحترامی به چیزی بشه.
هرچی زمان بیشتر میگذشت نگاه سنگین پیرمرد را بیشتر احساس میکردم. افرادی میآمدند شمع روشن میکردند و احتمالاً دعایی میخواندند و میرفتند. من که تمام نقاشیها را نگاه کرده بودم مشتاق بودم یک نفر به سوالاتم پاسخ بدهد پیر مرد از جایش بلند شد و همچنان که نگاهش را از من بر نمیداشت برای چند لحظه به جایی رفت من خودم رو در مسیرش قرار دادم که سوالی ازش بپرسم در هنگام برگشتش وقتی نزدیک به من شد سوالی در مورد یکی از نقاشیها کردم که همونطور که قابل حدس بود گفت سوالی جواب نمیدم.
من هم فقط گفتم اصفهان برخرود خیلی بهتری داشتند. به حالت نیمه تندی گفت بله؟ و من صحبتم رو تکرار کردم و مسیر خروج رو پی گرفتم و او هم بیاهمیت مسیر خودش رو پیش گرفت.
هنگام خروج این آیه توی ذهنم یادآوری شد.
(آیه 159 سوره آل عمران)
ترجمه آیت الله مشکینی
پس به برکت رحمتی از جانب خداوند با آنها ( امت خود ) نرمخو شدی ، و اگر بد خلق و سختدل بودی حتما از دورت پراکنده می شدند. پس ، از آنها درگذر و برایشان آمرزش طلب و در کارها با آنان مشورت نما ، و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن ، که بی تردید خداوند توکل کنندگان را دوست دارد.
(فکر نمیکنم توی تهران مایل به بازدید کلیسای دیگه باشم)
- ۹۶/۰۷/۱۸
- ۱۸۳ نمایش