درخت
دوشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۷، ۰۸:۵۷ ق.ظ
امروز صبح که به سمت دانشگاه میرفتم درختی که بخشی از بدنش به صورت عمودی بریده شده بود توجهام را جلب کرد معمولاً دیده بودم که به صورت افقی بخشی از بدن یک درخت را جدا کنند ولی به صورت عمودی آن هم در حومه یک پارک برایم توجیه خاصی نداشت. با این حال مشخص بود که از این بریدگی زمان گذشته و فقط به صورت یک زخم کهنه روی بدنش باقی مونده.
در راه دیدگانم رو بیشتر به درختان مسیر معطوف کردم درختان زیادی بودن که هر کدام قسمتی از آنها جدا شده بود ولی همچنان استوار بودند و همچنین درختانی که با سر سختی تمام به صورت کج و کوله رشد کرده بودند تا قامت بالا ببرند؛ در بعضی از آنها کج و کوله بودن به حدی بود که باورش سخت بود چگونه میتواند در میانه راه کمرش به اندازهی 2 متر به حالت شبه افقی (تقریباً زاویه 15 درجه) خم شده باشد و بعد از آن دوباره به سمت بالا رشد کند.
هر کدام با شرایط خاص زندگی متولد شده و سختیهای منحصر به فرد خود را پشت سر میگذاریم زخمهای عمیق و سطحی برمیداریم امّا رشد میکنیم. بعضی میوه مهربانی برای دیگر موجودات و بعضی شانهای برای بالا رفتن و افق دید بهتر هدیه میدهیم. گاهی زمستان زندگی برگهایمان را میخشکاند و گاهی در بهارش شکوفه میزنیم. دور گردون میچرخد و پس از سختیها آسانی میآید. گاهی برف غم بر پیکره وجود سنگینی میکند و اگر دل تکانده نشود بخشی از وجود ما سقوط میکند شاید آن درختی که صبح مشاهده کردهام بریده نشده باشد تیکهای از وجودش بر اثر برف زمستانی جدا شده باشد.
همه ما نیازمند آنیم که برفهایمان را بتکانند چه عابری غریبه باشد، چه نیروی معنوی و یا حتی دوستی که از کودکی با ما بزرگ شده با ما تاببازی کرده یا در سایه دوستی استراحت و تجدید قوا کرده باشد.
امّا فراتر از تکاندن برف که در نظر بگیریم ما همیشه محافظ نامرئی به نام خانواده داشتیم که با وجود دیدنش اهمیتش را گاهاً فراموش میکنیم. خانوادهای که در کودکی تکیهگاهی محکم کنار نهال وجودمان بوده تا رشد کنیم و وارد اجتماع شویم و جنگلبان دلسوز دوران بزرگسالی؛ مراقبی که اخلاقها یا عادتهای بدمان را هرس کند. با این حال میشود که ناخواسته شاخههایمان دستهایشان را زخم میکند یا به اشتباه بخشی که نباید را هرس میکنند. برای بهتر رشد کردن خاکمان را تغییر میدهند ولی آن خاک با وجودمان سازگار نیست و یا از ترس آنکه ریشه تنومندنی در خاک ندوانیده باشیم فرصت بیپروایی را دریغ میکنند تا زمان بگذرد و تجربههای تنه بیشتر شده و درشتی قطر آن حاکی از ریشه محکم شود. هرچه باشد او ریشه را نمیبیند و بر اساس تجربه خود تصمیم میگیرد، نگران است. بنظرم که گاهی باید به نهال ماجراجو فرصت داد که ثابت کند میتواند برفراز آسمانها بالا رود بالا رود.
خانواده آن مرتبه والای از دوست داشتن است که با وجود دانستن عیبهایت همچنان دوستت دارند وعشق میورزند. حدود یک سال و نیم پیش کلیپی از TED توسط مهسا به من معرفی شد که نتایج یک تحقیقاتی 75 ساله را ارائه میداد. پیشنهاد میکنم این کلیپ را به همراه خانواده امروز ببینید و به تلاش و حاصل تحقیقاتشان احترام بگذاریم. تا بهانهای باشد برای یادآوری اهمیت کنار هم بودن و از بین بردن کدورتها سوء تفاهمها و ناراحتیهایی که بهتر است به فراموشی سپرده شود.
باشد که کانون خانوادهتان گرم باشد و اگر خداناکرده عزیزی در کنارتان نیست یادش را گرامی و با محبت به یکدیگر روحش را شاد کنید.
- ۹۷/۰۳/۰۷
- ۲۹۴ نمایش