بازار کار
شنبه, ۸ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۱۹ ب.ظ
متاسفانه تا الان نتونستم وارد بازار کار بشم و هرچی هم تا حالا درآمد داشتم از راه تدریس خصوص و یا انجام دورکاری بوده که با آدمهای زیادی در ارتباط نباشم. این تابستون بنا به وضعیت تمام شدن دانشگاهم و فشار مالی دوست داشتم هر خورده کاری پیدا میشه انجام بدم و اتفاقا یه پیشنهاد کاری هم بهم رسید و متاسافنه صحبتهایی در خصوص بیاحترامی که افراد بالا دستی به آدم میکنند رو هنوز کار شروع نشده لمس کردم.
نمیدونم دلیل این رفتارها چی هست.
اینکه خودشون دوست داشتن تحصیلاتشون رو ادامه بدند ولی نتونستند.
چون تحصیلات فرد مقابلشون بالاتره و میخوان حس اون بالا دست بودنشون حفظ بشه اصطلاحاً سعی میکنند گربه رو دم حجله بکشند.
میخوان بگند اینکه چند سال زحمت کشیدیم و درس خوندیم کشک بوده و هیچی حالیمون نیست.
مشخصاً خودمم میدونم پخی نیستم ولی با این حال 7 سال یه رشته درس خوندم و از رو باد معده نظر ندادم که قرار باشه نظرم به سخره گرفته بشه.
دیروز هیچ جوابی ندادم و اون فرد رو رها کردم اما هم از یه طرف چون اون فرد آشنا هست و چند میلیون سرمایه گذاری کرده دوست ندارم که یه دفعه 2 میلیون به خاطر رفتار نابهجاش ضرر کنه. از یه طرف دیگه هم به پول کاری که پیشنهاد شده نیاز دارم.
چند وقت پیش یکی از آشناهامون که تو یه نهاد دولتی کار میکرد از همین کجفهمیهای بالا دستیها میگفت از اختصاص ندادن بودجه برای تجهیزات ضروری گرفته تا صحبتهای مسخرهای که گواه بیسوادی و لیاقت صندلیشون رو نداشتن هست.
میگفتش که با این آدما باید مثل خودشون رفتار کرد.
از همکارش برام تعریف کرد که رفته بود چندین صفحه صفر و یک چاپ کرده بود و با ژست طلبکارانه رفته بود اتاق مدیر مربوطه و گفته بود:
شما میدونی اینها چیه؟
نه شما واقعاً میدونی چرا اینا اینطوری شدن؟
اون مدیر هم حاج و واج مونده بود و میگفته نه آقای فلانی نمیدونم اینا چی هستن.
بعدش هم اون مهندس شروع کرده بود از بغرنج بودن وضعیت و اینکه این اطلاعات که چاپ کرده گواه صحبتهاش هست.
با همین شیوه ساده و جرئتی که به خرج داده بود کلی بودجه رو از اون مدیر میگیره و تجهیزات رو به روز میکنه.
- ۹۸/۰۴/۰۸
- ۱۸۵ نمایش