تجربهی کار در صنعت
اولین نکتهی قابل توجه محیطهای صنعتی ساده بودن تحلیل مسائل وظایف کاری بود. در واقع در صنعت شما شاید نهایتاً به 2-3 مهندس در هر بخش نیاز داشته باشید که در خصوص مسائل خاص اظهار نظر کنند ولی عموم کارها با تکنسینها قابل حل هست. آموزش این تکنسینها شاید حداکثر 2 سال زمان ببرد. حال ما نمیگوییم ک سیستم آموزشی رو فردا اصلاح کنید، حداقل از نیروهای آموزش دیده پیشین استفاده کنید. با اینکه در سازمانی که من حضور دارم کمبود نیرو مشهود هست استخدامی صورت نمیگیرد!
در واقع اینکه توجیه بیکاری فارغالتحصیلان به واسطهی کمبود علم آنها و صرفاً پاس کردن واحدها شایع است نمیتواند باید توجه کنیم در واقع میتوان آن مهندس با مدرک علمی فرمایشیاش حداقل یک تکنسین است. در بدترین شرایط میتواند به عنوان کارآموز در محیطهای صنعتی مشغول کار شده و پس از گذشت زمان کوتاه به طور رسمی استخدام شود.
محیط صنعتی مملو شده از بازنشستگانی که چند سال پیش باید بازنشسته میشدند! گاهی با خودم میگویم انسان در این سن باید از اندوختههای خود لذت ببرد نه همچنان دل مشغول فراهم کردن نیازهای اولیه زندگی خود باشد.
دومین نکتهی قابل توجه ابزاری هستند که انسان را از انجام کارهای بدنی آسوده میکند. در واقع تصور من از صنعت جایی بود که نیاز به قوای بدنی بالایی داشته باشد ولی خب زور بازو در اینجا فاکتور تعیین کنندهای نیست. سختی کار بیشتر به تحمل شرایط بد آب و هوای هست. در واقع باید بتوان چند ساعت زیر آفتاب گرم کار کرد و دوری چند روزه از خانواده (اگر بومی منطقه نباشید) را تحمل نمود.
البته این شرایط برای همهی قسمتهای صنعت حاکم نیست با ورود دنیای الکترونیک به صنعت بخشهای مهمی از صنعت نیاز به مهندسانی دارد که با قطعات الکترونیکی ولتاژ پایین سر و کار دارند. محیط کاری این افراد به مراتب سادهتر، کمخطرتر و حتی تمیزتر هست :))
- ۹۹/۰۳/۱۴
- ۱۵۲ نمایش
شاید یه نکته مهم هم این باشه که محل کار دولتی باشه یا خصوصی
توی تجربه شما چطوره؟