نطفه شیطان
خواهر آمریکایی من چند سال پیش میگفت که تو پسر خوبی هستی شاید در آینده تغییر کنی و زنت رو کتک بزنی ولی بهت امیدوار هستم که اینطور نشه و بنظر میاد یک همسر و یک پدر خوب میشی. چند سال پیش برای من غیر قابل هضم بود که چرا حالا من باید زنم رو کتک بزنم؟ خاطرم هست که همان زمان هم با خواهر آمریکایی کلی مخالفت کردم که نه بابا من آزارم به یه مورچه هم نمیرسه ولی خب خواهر 50 ساله من تجربه خیلی بالاتری در سرزمین آزادیها بدست آورده بود. میدونی بنظرم حق داشت که هر چیزی را پیشبینی کنه در واقع بر این باور هستم که اعتماد بیش از حد به خود افیون رفتارها است. وقتی آدم یک عمل شنیع را از خودش خیلی دور بدونه و حواسش نباشه که طی زمان و رخدادهای متفاوت شخصیتش چه زخمهایی بر میداره آرام آرام مغزش بیمار میشود اما علائم خود را نشان نمیدهند ناگهان متوجه میشویم که مغز قادر به نفس کشیدن نیست! اعمالی از آن سر میزند که باورش غیر ممکن است. خواه کتک زدن همسر باشد، خواه خیانت، خواه تجاوز! اگر مراقب خود نباشیم ممکن است بیمار شویم! فکر نمیکنم که همه انسانهایی که این اعمال از آنها سر میزد همچین سرنوشتی را برای خود پیشبینی میکردند. باید مراقب بود که بذر سیاه عقدهای در نهاد انسان کاشته نشود، سرکش نشویم و اجازه ندیم که قدرتهایی که اجتماع به ما میدهد ما را مست کند. خود برتر بینی، قائل نشدن ارزش متقابل برای دیگران همگی میتوانند منشا یک فاجعه شوند.
من در مرحلهی شناسایی بذرهایی سیاهی هستم که ناخواسته در من کاشته شده. در اجتماع خام بودم، اشتباه اعتماد کردم، به زنگ خطرها توجه نکردم و ...
نمیدانم چطور قرار است خود را درمان کنم ولی همینکه از مرحله هضم شکسته شدن به مرحله شناسایی عوارض رخ داده پرداختم یک قدم رو به جلو هست. امیدوارم که راه حلی هم پیدا بشه.
توضیح: با خواهر آمریکایی در یک بازی استراتژیک آشنا شدم و همدیگر را خواهر و برادر صدا میکنیم.
- ۹۹/۰۸/۱۴
- ۹۴ نمایش
چقدر دردناک بوداین متن:(اما خب حقیقت همینه..
مطمئنا به مرحله ی فهمیدن راهش ویا حتی گذشتن هم میرسید
اگرخودتون هم میخواید🌹