توضیح در مورد یکی از نوشتههای قبلی خود.
يكشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۷، ۰۵:۳۴ ق.ظ
خب فکر کنم وقتشه یکم با خودم رو راست باشم.
توی این نوشته آقای حاتمیکیا رو مورد خطاب قرار دادم و بدون اینکه دلیل واقعیش مشخص بشه نوشته خیلی تندی از آب در اومد که هرچند قصدم بیشتر نقدم نحوه تبلیغ و رفتار اوج بود که پس از کلی انتقادی که بهش شد چرا اینطور تبلیغ کردید. از خودش دفاع کرد که مردم نترسیدند همه شاد بودند و همه چیز عالی بود.
در واقع آقای حاتمیکیا توی اون ماجرا از جانب خودش عذرخواهی کرده بود و فکر کنم نباید اینقدر تند خطابش میکردم.
به هر حال باید جرئت این رو میداشتم که مستقیم بیان میکردم همه چیز رو.
ببینید حدود 2 سال پیش بود که خبر سرطان امید کوکبی در حالی که تو زندان بود. به گوش من رسید و اون موقعها که بود فیلم بادیگارد داشت اکران میشد.
موضوع فیلم که برمیگرده به یه دانشمند فیزیک هستهای که هم سن و سالهای امید کوکبی بود. :)
میدونی مثل پتکی بود که مداوم به سرم زده میشد و مغزم رو متلاشی میکرد. یکی از بخشهای ناراحت کننده زندگیم همون بخشی بود که میدیدم یه نفر که تونسته بود جاده آرزوهای من رو طی کنه تو این کشور به چه حالی افتاده.
بعد از اون هم دیگه دیدم نمیتونم فیلمهای وابسته رو تحمل کنم نه اینکه دروغ باشند ولی فقط یه سری چیزها نشون داده میشه که میخوان نشون داده بشه.
همچنان هم سکانس تونل فیلم بادیگارد و هنر آقای حاتمیکیا توی ذهنمه ولی خب قوت ساختار فنی یک فیلم برای من کافی نیست.
میدونی از وقتی که نامه امید به دوستش تو خارج که انگلیسی نوشته شده بود رو خوندم دیگه هیچچیز مثل قبلش نشد.
- ۹۷/۰۳/۲۰
- ۲۶۹ نمایش