در محاصره تبلیغات
شنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۵۳ ق.ظ
سلام
راستش دوست ندارم موقع عصبانیّت بنویسم ولی میدونم این روزا وضعیّت روحیم اینقدر بیتفاوت نسبت به همه چیز هست که اگه الان ننویسم و بخوابم وقتی بیدار شم یه اپسیلون هم به این چیزا اهمیّت نمیدم و مثل خیلی افکار دیگه دفن میشند و نخواهم نوشتشون ولی خب شاید همیشه نباید ساده گذشت پس مینویسم.
معمولاً حوصلهام نمیشه فیلم ببینم و خیلی در فیلم دیدن سختگیرم در موردشون میخونم در مورد بازیگرها و کارگردانها امّا نمیبینم حتّی کالکشن فیلمم به 2000تایی رسیده بود که اخیراً دارم پاکشون میکنم جای آهنگهام بشه :دی
فیلم نوح فیلمی بود که دوستم خیلی منتظرش بود ببینه ولی وقتی دید خیلی پشیمون شد و گفت بدترین فیلمی بود که تا به الان دیده منم بهش گفتم که تعجّبی نداشت طبق گفتههای کارگردانش معلوم بود که من و تو بدمون میاد و هنوز که هنوزه فیلم رو ندیدم و احتمالاً نخواهم دید امّا imitation game یه مقدار فرق داشت خیلیها تعریفش میکردند و البته پیشنهاد
بازی benedict cumberbatch رو دوست داشتم ، عاشق معمّا ریاضی و نوآوری بودم و همهجوره این فیلم مورد تایید بود جز گرایش جنسی Alan Turing که با توجّه به داغ بودن بحث همجنسگرایی تو این چند سال اخیر میشد حدس زد حرف اصلی فیلم چیز دیگه باشه.
و الان بعد از دیدن فیلم میتونم بگم که این یک فیلم در جهت عادی نشون دادن همجنسگرایی بود و بس
از همون ابتدا میگه که یه داستان برای شما میگیم تهش باید قضاوت کنی که باید با همجنسگراها با خشونت رفتار بشه یا خیر؟
دیالوگها به طور خسته کنندهای از همون اوّل میخواست همین رو بگه
اونجا که 2تا نوجوان با هم صحبت میکنند Alan جوان میگه هم سن و سالاش برای این اذیّتش میکنند که از اونا باهوش تره؟ که دوستش در جواب میگه نه اونا تو رو اذیّت میکنند چون باهاشون متفاوتی پیامش این بود ما همجنس گرایی رو به علّت تفاوتشون محکوم میکنیم و علّت عقلی یا علمی پشتش نیست و ... (بحث همون هویج و نخود فرنگی داخل فیلم)
و همینطور گفتوگوهای Alan کاراگاه که دیگه روشون ریز نمیشم.
بحث من درست بودن یا غلط بودن همجنسگرایی نیست صحبتم اینه که این فیلم تو یه قالب دیگه ظاهر شده ولی هدفش چیز دیگه هست و چیزی که من رو ناراحت کرد این بود که برای رسیدن به هدفش حقیقت رو تغییر داده
البته همون ابتدا هم مینویسه بر اساس واقعیّت نمینویسه خود واقعیّت :))
شخصیّت پردازی خیلی جالب هست اون رو میان یه آدم منزوی بدون دوست نشون میدند حتّی ازjohn nash داخل فیلم a beautiful mind هم تنهاتره جُک رو نمیفهمه و یه جور خاصش میکنند و بعدش هم ایده اوّلیّه ساخت ماشین رو به اون میدند بدون کمک هیچکس و تاثیر دیگران تو ساخت این ماشین رو ناچیز میدونند یه شخصیّت منفی خیالی هم میسازند که مانع پیشرفتش میشه و کمین نشسته تا اون رو اخراج کنه. دیگران همزمان با اون شروع به کار کردند ولی بیراهه میرفتند و فقط اون راه درست رو میدونست
حماسه سازی که این شخص رو خیلی بالا ببره که شما از نبوغش در عجب بمونید و تهش هم بگه نبوغ و تفاوت داشت ؛ گرایش جنسیش هم صرفاً یک تفاوته و دلیلی بر اشتباه بودنش نیست
خب ایده اوّلیّه از خودش نبود قبل از اون هم ایده مشابه بوده و جدا از این مسئله اسمی هم از Gordon Welchman نمیارند در صورتی که باید باشه و ...
من نه منکر هوش Alan Turing هستم نه تاثیر کارش رو توی دیکود کردن انیگما کم میدونم من پشتکار رو تحسین میکنم. بازیگری benedict cumberbatch و Keira Knightley تو این فیلم عالی بودند موسیقی متنش خیلی جاها قشنگ بود ولی مشکلم با تغییر واقعیّتهاست و این فیلم یک فیلم تبلیغاتی بیش نبود.
ببینید یکی از دوستام بهم گفت در فیلم a beautiful mind همسر جان نش ازش طلاق میگیره و واقعیّت چیز دیگهای بوده من تغییر این واقعیّت رو میپذیرم چون هدف اصلی فیلم جنگیدن با مشکلات شخصی ، تلاش بسیار و با هدف خود زندگی کردن هست و در کنارش به عشق پرداخته اون تغییر حقیقت برای بخش اصلی داستان نبود حتّی اگه توی فیلم همسر جان نش ازش جدا میشد چیزی از ارزشی که برای تلاش جان قائل بودید کم نمیشه ولی تو فیلم imitation game شخصیّتهای واقعی ازشون نام برده نمیشه و دیگر شخصیّتها هم از ارزششون کاسته میشه تا یه نفر دیگه رو بالا ببرند و علّت بالا رفتنش هم گرایش جنسیش هست :|
- ۹۵/۰۴/۱۲
- ۵۹۱ نمایش