خودمونی

اوّل کوتاه نوشته بود بعد دیدم اصلاً کوتاه نوشتن کم پیش میاد
اینجا باشه یه وبلگ خودمونی واسه کنار هم بودن من و چند دوست مجازی

بایگانی

درهم نویسی یک ذهن خسته از درس

يكشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۱۱ ب.ظ

مثل اینکه آخرین روزهای دانشگاهی سال 95 قرار نیست به خاطره خوب تمام بشه در واقع میشه گفت 95 چیش خوب بوده که این یکیش خوب بوده باشه حالم ازش به هم می‎خوره بهتره هرچه زودتر بری گمشی.

یکی از دانشجوهای استدم قراره به این زودی ‌ها دفاع کنه و خب دلش خیلی از استاد پره و دیگه هیچ ترسی نداره و جلوی من تازه وارد هم همه چی رو دیگه میگه اوّلش یکم احتیاط می‌کردها ولی الان دیگه نه.

راستش ته دلم خالی شده و حس می‌کنم انتخاب خیلی بدی برای استاد راهنما داشتم و اوضاع خیلی بده از طرف دیگه فشار درس‌های خیلی زیاد شده و می‌گند بعد از عید هم بدتر می‌شه.

نی‌گم عالی وقت گذاشتم ولی  خب انگار جای هیچ کم‌کاری نیست الان مغزم خسته خسته هست یه جورایی سرم سنگینه این اصطلاح رو نمی‌دونم معنیش می‌دونید یا نه ولی کلمه‌ی دیگه‌ای واسه توضیحش ندارم یه جوری دلم می‌خواد پوست سرم بکنم اون داخل هوا بخوره.

به هر حال بعد از چند ساعت فکر کردن مداوم و پیش بردن مسئله آخرش موفّریال نشدم تمرین رو با ددلاینش تحویل بدم و اوضاع نمره حل تمرینم خیلی خراب شد چون قبلی هم نمره خوبی از تصحیحش به من نداد

من که اصلاً درک نمی‌کنم تصحیح کردن تمرین یعنی چی ؟ خب اگه ما قرار باشه همه چیز خودمون بلد باشیم دیگه چه نیازی به حل تمرینه و اگه قراره از حل تمرین یاد بگیریم خب پس چرا باید تمرینا اینقدر تو نمرمون تاثیر زیادی داشته باشه؟

اصلاً آب سردی روی آتشی که می‌خواست این ترم جبران کنه ریخته شده و انصافاً هم این ترم هرچند بهتر از ترم قبل بود ولی خوب کار نکردم.

این استاد‌ها چرا نمی‌فهمند دم عید نباید سرسام آور تمرین بدند؟

اینجانب نه متن رو بازخوانی کرده‌ام نه حوصله دارم بازخوانی کنم دیگه غلط املایی‌هاش رو ببخشید.

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۵/۱۲/۲۲
  • ۲۶۲ نمایش
  • Vincent Valantine

نظرات (۲)

اصلا یادم نمیاد ستاره ی این پست برام روشن شده باشه ://// حتما بی بقیه ی تب بازش کردم و یادم رفته بخونم. امروز که از طریق کامنت گفتم دوباره یه سر به اینجا بزنم، دیدم پست جدید داری :-|

البته من اون ای بابا رو بیشتر برای استاد راهنماعه گفتم :))
پاسخ:
برای خودمم پیش اومده بعدش صاحب وبلاگ گیر داده بود تو که قبلاً اومدی وبلاگم رو خوندی :))
(آی‌پی‌ها رو چک کرده بود)

خودمم زیاد در قبال استاد راهنمامم تو دلم ای بابا می‌گم :))
ای بابا -_-

پاسخ:
دیر کامنت گذاشتی تمرین‌های ذکر شده در این تمرین رو تحویل دادم :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">