خودمونی

اوّل کوتاه نوشته بود بعد دیدم اصلاً کوتاه نوشتن کم پیش میاد
اینجا باشه یه وبلگ خودمونی واسه کنار هم بودن من و چند دوست مجازی

بایگانی

به کی سلام می‌کنی؟

شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۶، ۰۸:۴۵ ق.ظ
سلام :)
استادم تازه هیئت علمی شده واسه همین آزمایشگاه نداره و یه جایی به نام پژوهشکده هست که میز در اختیارشه و این دانشجوهاش پپشت اون میز به کارهاشون می‎پردازند.
این پژوهشکده یه مدیر داره که یکی از هیئت‌ علمی‌های قدرت هستش وقتی که به هر قسمت پژوهشکده سر می‎زنه معمولاً دانشجوها به احترام بلند می‎شیم و سلام می‌دیم.
من تقریباً جز سحرخیزترین دانشجوهای این مجموعه محسوب می‎شم. صبح‌ها که میام هیچ‎کس نیست فقط یه آقای نظافت‌چی هستش که هر قسمت رو تمیز می‎کنه.
به رسم ادب هم هدفونم رو کنار می‎ذاشتم و سلام می‎دادم که پرانرژی پاسخ سلام می‎ده و تاثیر لبخندش تا چند دقیقه کاملاً حس می‎شه.
من برای سلام گفتن از سر جام بلند نمی‎شدم نه اینکه منظوری داشته باشم اصلاً هیچ‌وقت توجه نکرده بودم برای مدیر بلند می‎شم و برای نظافت‌چی خیر.
امروز ک این مسئله برام پررنگ شد با احترام بلند شدم ایستادم و سلام دادم. درستش هم همینه.
راستش این ماجرا من رو یاد محمد نگهبان پارک علم و فناوری انداختش اون زمان که برای المپیاد می‌خوندم گاهی آخر شب‌ها دیگه تماس می‌گرفتم دنبالم بیان و تو این فاصله باهاش صحبت می‎کردم می‌گفت که مدیر جدید پارک علم و فناوری هر روز صبح که میاد بهش سلام می‌ده ولی خیلی از کارکنان دیگه اصلاً جوری رفتار می‌کنند انگار نگهبان وجود نداره. می‌گفت این موضوع حتّی بین بچّه‌هایی که اینجا المپیاد می‎خونند هم هست یکی مثل تو از دور سلام میده و بعضی بچّه‌هاتون رفتار زننده‌ای دارند.
خب یادم باشه که با بزرگ شدن رفتارم پسرفت نکنه، میزان عزت و احترام رو متناسب موقعیت اجتماعی نکنم. در واقع با این کار شخصیت خودم رو حفظ می‎کنم وگرنه کسی محتاج سلام من نوعی نیست.
همیشه با لبخند سلام کنید انرژی مثبت خیلی خوبی داره :)
  • موافقین ۳ مخالفین ۰
  • ۹۶/۰۷/۲۲
  • ۱۹۴ نمایش
  • Vincent Valantine

نظرات (۴)

نمی‌دونم، این سلام کردنه یهو روتین می‌شه واسم.
و می‌ره از روی وظیفه.
یعنی اولش شوق داری ولی بعدش می‌پره وقتی ده بار تکرار شه
پاسخ:
خیلی چیزهای این مدلی هست ولی من معمولاً خودم رو به این تفکر وارد نمی‎کنم که وظیفه هست.
به عنوان مثال من وبلاگ تو رو حتماً می‎خونم ولی هیچ الزامی نمی‌دم که حتماً نظر بدم ;-)
به هر حال پیشنهاد می‎کنم نه خود رو مجبور به چیزی کن نه ترکش کن.
بعدشم ما یه مدیر و معاونی داریم که سلام میدیم به زور جواب سلاممون رو میدن
منم گاهی بهشون سلام نمیدم چون خیلی سنگین رفتار میکنن آدم زده میشه
پاسخ:
می‎دونم چه حسی داری.
من از آدم‌های غذ اینطوری دوری می‌کنم :))
خیلی خوب بود.
اتفاقا منم یه مدت به رفتگری که معمولا تو پیاده روی مدرسه میدیدم صبحا سلام میکردم
ولی حس میکنم یه چیزایی تکراری میشه
واسه همین کمش کردم و دیگه تقریبا سلام نمیکنم
مسیرم هم اینطور نیست که چشم تو چشم بشیم
ولی اون وقتا سلام میکردم و حس کردم تکراری شده سلام دادن هام:/

پاسخ:
چه چیزی تکراری میشه؟
حالا لزومی نداره که مسیر رو به خاطر سلام کردن تغییر بدی :دی
من هم سن تو بودم تو مسیری که می‌رفتم مدرسه برای سربازهایی که بالا دیدبانی بودن دست تکون می‎دادم (ز تو ماشین) اونا هم دست تکون می‎دادند گاهی :دی

عااالی:)

پاسخ:
مرسی :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">