خودمونی

اوّل کوتاه نوشته بود بعد دیدم اصلاً کوتاه نوشتن کم پیش میاد
اینجا باشه یه وبلگ خودمونی واسه کنار هم بودن من و چند دوست مجازی

بایگانی

پنهان‌کاری

دوشنبه, ۲۲ آذر ۱۴۰۰، ۱۰:۰۶ ب.ظ

به خودم قول داده بودم تا قبل از انجام دادن هدف روزانه مورد نظرم چیزی ننویسم ولی خب این قدر این چند روزه درگیر کارهای اجباری اضافی، کارهای دیگران، وقت گذراندن با فامیل و... شد که حتی یک قدم هم برای خودم نتونستم بردارم و غمگینم. ناامید شده‌ام و نمی‌توانم از فکر کردن به مشکلات بگریزم، گویی مغز بی‌ سلاحم به غل و زنجیر کشیده‌ باشد و غول بی‌شاخ و دم دنیا آن را بازیچه حوادث خود کرده باشد و به تفریح بپردازد. برای همین مجبور هستم که پا روی قول خود بگذارم و از چیزی بنویسم؛ از آن‌ گفتارهای کلیشه‌ای همیشگی خواب‌آور که به طور مضحکی که انسان در زندگی خود تکرار می‌کند. شاید دنیا قدری بخوابد و من بتوانم قفل‌های ناامیدی را از مغزم باز کنم و بتوانم با بینش وسیع‌تری با پیکار خدعه‌های دنیا بپردازم. پس اینکه از چالش‌های این روزها نمی‌نویسم از پنهان‌کاری نیست، پنهان‌کاری امری ناپسند و کشنده اعتماد هست.

در یکی از قسمت‌های سریال Breaking Bad یک وکیل به یک خانم می‌گفت حتی نمی‌توانی تصورش کنی زنان و مردان چه چیزهایی از هم پنهان می‌کنند. دیالوگ بسیار ترسناکی است. حس عدم امنیت به من می‌دهد. بر این باور هستم اساسی‌ترین بنای یک رابطه اعتماد باشد در واقع اعتماد بستری است که در آن گفت‌ و گو، ارتباط، علاقه، وفاداری، احترام و دیگر خصوصایت یک رابطه سالم بر روی آن بنا می‌شوند. با اینکه انسان می‌داند این بستر شکننده و نیاز به مراقبت ویژه دارد گاهی آن را خیلی ارزان از دست می‌دهد! نمی‌دانم شاید فکر می‌کنند که داستان آن‌ها فرق می‌کنند و قرار نیست که دستشان رو شود یا اتفاق‌های تصادفی مَکر آن‌ها را به سخره بگیرد!

ریسک بسیار به بهای کم با تکیه بر اینکه دنیا همیشه به ساز ما می‌رقصد.

خانم و آقایی از فامیل من را به خانه می‌رساندند و من از موسیقی لذت می‌بردم بلندای صدای ابی در آن ماشین باکلاس خارجی لذت دیگری داشت که همیشه نصیبم نمی‌شود. ناگهان صدای دعوایشان بلند شد، به آن‌ها نگاه کردم همسرش بدون پلک زدن به مرد خیره شده بود دهانش تکان نمی‌خورد اما صدای او بالاتر از ابی فریاد می‌زد. مرد سراسیمه کابل AUX را از گوشی خود جدا کرد تا دعوای خصوصی آن‌ها دیگر برای من پخش نشود!

احتمالاً انتظار این را نداشت که صدایی که مخفیانه ضبط کرده است به همراه دیگر موسیقی‌ها پخش شود!

  • Vincent Valantine

نظرات (۲)

در همون استثنا قائل شدن ها اتفاقا همیشه یک همچین نکته هایی هستD:

_البته نه همیشه، اغراق کردم..

امیدوارم آدم هایی که براشون استثنا قائل میشیم بسیار با ارزش باشن.

پاسخ:
منم امیدوارم که بعدش پشیمون نشیم.

نکته:آدم ها میتونن ترسناک باشن.

پاسخ:
آره ولی خب ترجیح می‌دیم برای برخی افراد تا اونجا که در توانمان هست استثناء قائل بشیم!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">